موجود

حقوق تجارت و سرمایه گذاری بین المللی((مجموعه مقالات مشترک کتاب سوم))

حل و فصل اختلافات((داوری-روش های جایگزین))

تعداد
قیمت: 378,000 تومان


مقدمه
در سال‌های اخیر مستقل بودن شرط داوری از قراردادی که در آن درج می‌‌گردد موضوع بحث‌‌ها و مذاکرات فراوان بوده است. بحث این است که آیا شرط داوری باید از سرنوشت قراردادی که بدان تعلق دارد پیروی کند یا اینکه می‌‌تواند وجود مستقلی داشته باشد. داوری ممکن است به‌صورت قرارداد علیحده باشد، بدین‌صورت که طرفین به‌موجب یک قرارداد ملزم شوند که درصورت بروز اختلاف درخصوص معامله بین آ‌‌ن‌ها، حل اختلاف ارجاع اختلاف بین آن‌‌ها، حل اختلاف از طریق داوری به‌عمل آید. یا ممکن است توافق طرفین یک معامله به‌عمل آید. چنین توافقی را که در ضمن معامله درج می‌‌گردد شرط ارجاع اختلاف به داوری گویند (از این پس در این مقاله این شرط به‌عنوان «شرط داوری» ذکر خواهد شد). بنابراین ارجاع اختلاف به داوری ممکن است به‌موجب قرارداد علیحده داوری باشد یا به‌صورت شرط داوری که در قرارداد (معامله) اصلی درج می‌شود. قانون آیین دادرسی مدنی ما به‌موجب حکم صریح مواد 632 و 633 ارجاع امر به داوری را به تراضی طرفین و به‌موجب قرارداد علیحده و یا به‌صورت توافق (شرط) ضمن معامله پذیرفته است.
در اینجا بحث درخصوص قرارداد داوری نیست که به‌صورت عقدی مستقل منعقد می‌‌گردد و در سیستم حقوقی ایران تابع شرایط عمومی قراردادها بوده و با داشتن شرایط اساسی صحت معامله (ماده‌ 191 قانون مدنی) و همچنین به‌موجب ماده 10 قانون مدنی عقدی معتبر خواهد بود. بحث ما مربوط به شرط داوری است که در قرارداد اصلی درج می‌گردد و سؤال این است که آیا چنین شرطی که ضمن معامله اصلی گنجانده شده است وجودی مستقل از آن معامله دارد یا اینکه مانند سایر شرایط ضمن عقد، شرط داوری تعهدی تبعی بوده و معناً جزء مورد تعهد اصلی شده و با آن عقد واحدی را تشکیل می‌‌دهد.
فایده بحث
فایده بحث این است که چنانچه شرط داوری مستقل از عقد اصلی محسوب شود، از لحاظ وجود، اعتبار و نفوذ تابع عقد اصلی نخواهد بود. لذا چنانچه یک طرف ادعای بطلان قرارداد را بنماید، و حتی در مواردی با ادعای عدم تشکیل یا نفوذ قرارداد، شرط داوری به قوت خود باقی بوده و به‌عنوان توافقی مستقل به داور اعطای صلاحیت رسیدگی به اعتبار قرارداد اصلی و یا حتی وجود و نفوذ آن خواهد نمود. درحالی‌که اگر شرط داوری از شرایط ضمن عقد محسوب گردد، تعهدی فرعی یا تبعی بوده که ضمن قرارداد و تعهد مستقل اصلی دیگری درج شده و چنین تعهد تبعی (شرط) از لحاظ قصد انشاء تابع عقد اصلی است و نمی‌‌تواند مستقل از آن باشد و در نتیجه وجود، نفوذ و اعتبار خود را از عقد اصلی کسب خواهد کرد.
از نتایج تبعی بودن شرط نسبت به عقد اصلی این است که اولاً شرط ضمن عقد از جهت تحقق یا وجود، نفوذ و اعتبار تابع عقد اصلی است و چنانچه قرارداد اصلی به جهتی از جهات باطل باشد شرط ضمن آن نیز باطل خواهد بود، اگرچه به‌خودی‌خود تمامی شرایط عقد (قرارداد) را داشته باشد. همچنین اگر قرارداد اصلی مورد تنفیذ قرار گیرد این نفوذ به شرط نیز سرایت و شرط را نافذ می‌‌گرداند. ثانیاً بقاء و انحلال شرط نیز تابع عقد اصلی است، یعنی چنانچه عقد اصلی به‌سببی فسخ یا اقاله گردد یا مدت آن منقضی شود، شرطی که ضمن آن شده است به‌خودی‌خود منحل می‌‌گردد (ماده 246 قانون مدنی).
وقتی دعوایی به داوری ارجاع می‌شود، خوانده ممکن است ادعا کند که قرارداد اصلی (معامله‌‌ای) که شرط داوری در آن درج گردیده است کلاً تشکیل نشده یا تحقق نیافته است (به‌علت اشکال در ایجاب یا قبول)، یا فسخ شده (به‌علت یکی از خیارات)، یا قرارداد باطل است (به‌عللی مثل فقدان قصد و رضا یا اهلیت یکی از طرفین یا غیرقانونی بودن یا خلاف نظم عمومی بودن)، یا قرارداد نافذ نیست (به‌علتی مثل فقدان اختیار نماینده در ملتزم نمودن اصیل به قرارداد موردنظر)، و بدین‌ترتیب ایراد عدم صلاحیت دیوان داوری را مطرح نماید. و یا اینکه یکی از طرفین ممکن است بدون درنظر گرفتن شرط داوری مندرج در قرارداد، به استناد موارد مذکور، دعوای خود را بدواً در دادگاه اقامه کند و خوانده از دادگاه درخواست ارجاع دعوی به داوری به اعتبار وجود شرط داوری در قرارداد را بنماید.
در اینجا این سؤال بررسی و پاسخ داده خواهد شد که آیا چنین ادعایی نسبت به قرارداد اصلی می‌‌تواند بر شرط داوری مندرج در آن تأثیر بگذارد و آن‌را بی‌‌اثر کند و باعث رسیدگی دعوی در دادگاه شود، یا اینکه علیرغم این ادعا، شرط داوری دارای اعتبار بوده و به قوت خود باقی خواهد ماند، و براساس آن دیوان داوری تشکیل و به اختلاف طرفین، از جمله عدم تشکیل قرارداد، بی‌‌اعتباری یا عدم نفوذ آن رسیدگی خواهد کرد.
این سؤال قرینه سؤال دیگری است که چنانچه یکی از طرفین دعوی ادعا نماید که دعوی خارج از صلاحیت داوری است آیا دیوان داوری صلاحیت دارد که درخصوص صلاحیت خود تصمیم بگیرد (Competence de la Competence)، یا اینکه دادگاه باید در این خصوص تصمیم بگیرد. باید در نظر داشت که گرچه این دو سؤال با هم ارتباط نزدیک پیدا می‌‌کنند، اما سؤال اول در ارتباط با رابطه دیوان داوری و دادگاه است، به این صورت که آیا در دادگاه باید به ادعای عدم وجود یا بی‌‌اعتباری یا خاتمه یافتن قرارداد اصلی و شرط داوری مندرج در آن رسیدگی کند یا دیوان داوری، و چنانچه این موضوع در صلاحیت دادگاه باشد در چه مرحله‌‌ای باید از دادگاه خواسته شود که درخصوص اعتبار شرط داوری نظر دهد. درحالی‌که سؤال دوم، مربوط به تفسیر قرارداد طرفین یا شرط داوری است که آیا طرفین با توافق بر داوری این قصد را هم داشته‌‌اند که دیوان داوری (صلاحیت داشته باشد تا) موضوع تشکیل یا اعتبار قرارداد را بررسی و اتخاذ تصمیم نماید.
در پاسخ به سؤال مورد بحث ممکن است گفته شود که دلیلی ندارد شرط داوری از بقیه قرارداد (اصلی) پیروی نکند. مدافعان عدم استقلال شرط داوری به این قاعده استناد می‌‌کنند که فرع (موضوع فرعی) از اصل خود پیروی می‌کند (accessorium sequitur principal)، لذا معتقدند که بطلان قرارداد خودبه‌خود شرط داوری مندرج در قرارداد را هم دربرمی‌‌گیرد. از طرف دیگر حامیان استقلال شرط داوری معتقدند که این شرط وجود مستقل دارد و به‌طور خودبه‌خود تحت تأثیر بطلان احتمالی قراردادی که بدان تعلق دارد، قرار نمی‌‌گیرد.
ما پاسخ سؤال فوق را ابتدا در چند سیستم حقوقی و قواعد داوری بین‌‌المللی مورد بررسی قرار می‌‌دهیم و سپس کنکاشی در سیستم حقوقی خودمان خواهیم داشت و در پایان هم به جمع‌بندی و نتیجه کلی بحث خواهیم پرداخت.
قسمت اول: بررسی سیستم حقوقی چند کشور و قواعد داوری بین‌‌المللی
الف. سیستم حقوقی چند کشور
1. سیستم حقوقی هلند
ماده 1053 قانون 1986 داوری هلند عنوان «استقلال (جدایی‌پذیری) شرط داوری» دارد. این ماده مقرر می‌‌دارد «توافق داوری به‌عنوان یک توافق جداگانه (مستقل) در نظر گرفته و حکم صادر خواهد شد. دیوان داوری اختیار خواهد داشت درخصوص اعتبار قرارداد اصلی که توافق داوری بخشی از آن‌را تشکیل می‌‌دهد یا توافق داوری بدان ارتباط دارد، اتخاذ تصمیم نماید».
در توضیح این ماده دو حقوقدان برجسته هلندی (پیتر ساندرز و واندن برگ) معتقدند که عدم اعتبار قرارداد اصلی در اصل تأثیری بر اعتبار شرط داوری مندرج در آن ندارد و لذا مسائل مربوط به اعتبار قرارداد اصلی مسائل مربوط به صلاحیت دیوان داوری نخواهند بود، مگر اینکه ادعای عدم وجود قرارداد اصلی بشود.
[P. Sanders, A.J.Van den Berg:”Netherlands Arbitrantion Act 1986.” Kluwer publishers, 1987]
از این ماده قانون داوری هلند و توضیح آن مشخص می‌‌گردد که در سیستم حقوقی هلند شرط داوری توافقی مستقل محسوب می‌‌گردد، اما چنانچه ادعا شود که قرارداد اصلی کلاً وجود نداشته یا به‌وجود نیامده است، چنین ادعایی بر شرط داوری تأثیر گذاشته و صلاحیتی بر دیوان داوری اعطاء نخواهد کرد.
2. سیستم حقوقی آلمان
در سیستم حقوقی آلمان شرط داوری شرط ضمن عقد محسوب می‌شود، اما اثر آن به قصد و نیت طرفین بستگی دارد. لذا در این سیستم حقوقی قرارداد مورد تفسیر قرار می‌‌گیرد و چنانچه مشخص گردد که داور اختیار بررسی و اتخاذ تصمیم درخصوص صحت قرارداد اصلی را دارد، طبق این قصد آن‌ها عامل خواهد شد و درصورت تردید، فرض می‌شود که داور چنین اختیاری دارد.
3. سیستم حقوقی فرانسه
در فرانسه تفکیک قایل می‌‌شوند بین داوری‌های داخی (قراردادهای داخلی) و داوری‌های بین‌‌المللی. درمورد اول علی‌القاعده شرط داوری را قابل جدا شدن از قرارداد اصلی نمی‌‌دانند، اما در مورد اخیر استقلال شرط داوری پذیرفته شده است و امکان بی‌‌اعتباری قرارداد تأثیری بر شرط داوری مندرج در آن قرارداد نخواهد داشت.
[Cass. Civ. Gosset, May 7, 1963, Dolloz 1963, 545, obs. Cited by Rene David: Arbitration in International Trade, Kluwer publishers, 1985, p. 193-41].
4. سیستم حقوقی بلژیک
در بلژیک به‌موجب ماده 1697 کد قضایی (Judiciary Code) بلژیک اصل استقلال شرط داوری به‌صراحت پذیرفته شده است. این ماده مقرر می‌‌دارد: «تصمیمی مبنی‌بر اینکه قرارداد بی‌‌اعتبار است، قانوناً بی‌‌اثر بودن توافق داوری مندرج در آن‌را در پی نخواهد داشت».
5. سیستم حقوقی انگلستان
در قوانین داوری در حال اجرای انگلستان (قوانین داوری سال‌های 1950 و 1979) چیزی درخصوص استقلال شرط داوری مشاهده نمی‌شود، اما درحقوق عرفی و رویه قضایی انگلستان این موضوع با عناوین اصل جدایی‌پذیری (separability) یا جداشدنی (severability) شرط داوری، مورد بحث و بررسی‌‌های فراوان قرار گرفته است. در پرونده [Dalmia Dairy Industries Ltd, V. National Bank of Pakistan, [1978] 2 Lloyd’s Rep. 223]
لرد میگاو می‌‌گوید: «در حقوق انگلستان هیچ داوری نمی‌‌تواند، هرچند هم که عبارات شرط داوری که طرفین یا طرفین ادعایی در قراردادشان درج نموده‌‌اند موسع باشد، صلاحیت تصمیم‌‌گیری نسبت به دعوای مربوط به وجود ابتدایی یا اعتبار قرارداد ادعایی که شرط داوری در آن درج شده، (یا دعوای مربوط به) وجود ابتدایی یا اعتبار خود شرط داوری، را داشته باشد».
به هر صورت در پرونده [Hayman V.Darwins, [1942] I All ER. 334] در سال 1942، مستقل بودن شرط داوری از بقیه قرارداد در حقوق انگلستان تا آنجا پذیرفته شد که چنانچه قرارداد اصلی به‌لحاظ نقض اساسی قرارداد (fundamental Breach) یا نقض یک شرط عمده (Breach of Condition) یا انتفا یا عقیم شدن قرارداد (Frustration) منحل گردد، شرط داوری مندرج در آن به قوت خود باقی بوده و داوران صلاحیت تصمیم‌گیری در خصوص اینکه آیا قرارداد بدین‌گونه منحل شده است یا نه را دارند. درعین‌حال در همین پرونده مجلس لردها (دیوان عالی) نظر داد که دادگاه می‌‌تواند درصورتی‌که ادعای کلاهبرداری (غبن) نسبت به قرارداد اصلی شده باشد حتی در حین رسیدگی داوری، دخالت کرده و داوری را متوقف نماید.
حقوق‌دانان انگلیسی در ارتباط با استقلال شرط داوری نسبت به قرارداد اصلی، قایل به تفکیک هستند. آن‌ها معتقدند که چنانچه اختلاف نسبت به عدم وجود ابتدایی قرارداد اصلی باشد، عدم وجود ابتدایی قرارداد باید معمولاً عدم وجود شرط داوری را که ادعا می‌شود قسمتی از آن قرارداد است درپی داشته باشد. بنابراین اختلاف نسبت به موضوعاتی مانند ایجاب و قبول یا اشتباه یا اختیار نماینده بر ملتزم نمودن اصیل خود، بر شرط داوری مندرج در قرارداد تأثیر گذاشته و مانع تشکیل و رسیدگی داوری خواهد بود، زیرا چنانچه فرضاً طرفین بر روی قرارداد اصلی به توافق نرسیده باشند قطعاً بر شرط داوری مندرج در آن هم به توافق نرسیده‌‌اند، [Steyn (J), Yearbook, Commercial Arbitration, V III (1983), 3, II]
اما از طرف دیگر آن‌ها معتقدند چنانچه دعوا یا اختلاف نسبت به باطل یا بی‌‌اعتبار بودن قرارداد اصلی به‌لحاظ غیرقانونی بودن یا خلاف نظم عمومی بودن باشد، منطقاً نباید شرط داوری مندرج در چنین قراردادی باطل یا بی‌‌اعتبار باشد، زیرا شرط به‌خودی‌خود غیرقانونی یا خلاف نظم عمومی نخواهد بود. به‌هرحال اگرچه حقوق‌دانان انگلیسی بر این نظر هستند که اصل استقلال (جدایی‌پذیری) شرط داوری در حال تکامل تدریجی است، باید به‌خاطر داشت که در سیستم حقوقی انگلستان همان‌گونه که فوقاً در پرونده Dalmia مطرح گردید، داوران از اینکه در خصوص غیرقانونی بودن یا بی‌اعتباری قراردادی اتخاذ تصمیم کنند همیشه ممنوع هستند (به‌عنوان نمونه ببینید
Jaffey: “Arbitration of International Commercial Contracts…, In Current Issues in International Business Law”, Editted by Perrott and Pogany, Avebury, 1988).
قابل ذکر است که در رویه قضایی انگلستان به‌وضوح استقلال شرط داوری از لحاظ قانون حاکم پذیرفته شده است. در پرونده James Miller and Partners Ltd. V. Whitworth Street Estate Ltd. [ (1970) 2 W.L.R.728] پذیرفته شد که قانون حاکم بر قرارداد اصلی قانون انگلستان و قانون حاکم بر شرط داوری مندرج در آن قرارداد قانون اسکاتلند باشد. همچنین در پرونده
[Cie d’armement maritime S.A.V.Cietunisienne de navigation, S.A. [ (1970) 3 W.L.R. 389]
قراردادی که قانون حاکم بر آن قانون فرانسه بود پذیرفته شد/ که شرط داوری آن تحت حاکمیت قانون انگلستان باشد.
البته باید در نظر داشت که در سیستم حقوقی انگلستان و اخیراً در سیستم حقوقی غالب کشورهای اروپایی، براساس عهدنامه مربوط به قانون حاکم بر تعهدات قراردادی 1980 (عهدنامه 1980 رم) نه‌تنها قانون حاکم بر شرط داوری، بلکه قانون حاکم بر شروط مختلف قرارداد را می‌‌توان جدا از قانون حاکم بر قرارداد (یا سایر شروط قرارداد) انتخاب نمود (نظریه تقسیم قرارداد به چند تعهد و هر تعهد تحت حاکمیت قانون خاص).
در سیستم حقوقی آمریکا نیز به‌عنوان عضوی از نظام حقوق عرفی، آرایی از دادگاه فدرال آمریکا وجود دارد که این موضوع را تأیید می‌‌کنند که در موضوعاتی که در محدوده قانون فدرال است (مثل دعاوی بین‌‌المللی)، قاعده این است که شرط داوری جدا از قرارداد اصلی در نظر گرفته شود و این قاعده رعایت می‌شود، مگر اینکه طرفین قصدی غیر از این داشته باشند. لذا دیوان عالی فدرال آمریکا بر این نظر است که باید از شرط داوری تفسیر به‌عمل آید و چنانچه عبارات شرط آن‌قدر واضح باشد که طرفین قصد جدا بودن شرط داوری از اصل قرارداد را نداشته باشند آن شرط از اصل قرارداد جدا نخواهد شد (به‌عنوان نمونه پرونده Prima Paint v. Flavd & Cocklin, 388 U.S. 395 (1967) دیده می‌شود.).
ب. چند قواعد و رأی داوری بین‌‌المللی
1. قواعد آی.سی.سی
اصل استقلال شرط داوری در بند 4 ماده 8 قواعد آی.سی.سی پذیرفته شده است. این بند مقرر می‌‌دارد: «ماده (4) 8- مگر آنکه غیر از این مقرر شود، داور به‌دلیل هرگونه ادعایی (مبنی‌بر اینکه) قرارداد باطل و بی‌‌اثر است یا قرارداد وجود ندارد. متوقف از صلاحیت نخواهد شد، مشروط بر آنکه وی نظر بر اعتبار توافق داوری داشته باشد. صلاحیت او برای تعیین حقوق طرفین و قضاوت (دادرسی) درخصوص ادعا و درخواست‌‌ها ادامه خواهد داشت، حتی اگرچه ممکن باشد که خود قرارداد وجود نداشته باشد (ایجاد نشده باشد) یا باطل و بی‌‌اثر باشد.


نظرات حقوق تجارت و سرمایه گذاری بین المللی((مجموعه مقالات مشترک کتاب سوم))

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

مشخصات کتاب

نویسنده حمید رضا نیک بخت
مترجم
ناشر شرکت چاپ و نشر بازرگانی
تعداد صفحات 432 صفحه
دسته بندی حقوق تجارت
تاریخ انتشار 1402
شابک 9786223740503
قیمت 378,000 تومان
زبان فارسی

فهرست مطالب



فهرست تفصیلی مطالب       5
دیباچه       13
فصل اول - استقلال شرط داوری       19
(نیک‌بخت، حمیدرضا،.مجله تحقيقات حقوقی، 1376، شماره 20- 19، صص. 259-277)
فصل دوم - جرح و خاتمه مأموریت داوران       29
(نیک‌بخت، حمیدرضا، مجله تحقیقات حقوقی، 1386، شماره 46، صص. 445-7)
فصل سوم - مسئولیت سازمان داوری در داوری       57
(نیک‌بخت، حمیدرضا، مجموعه مقالات همایش یکصدمین سال تاسیس داوری در حقوق ایران- مرکز داوری اتاق بازرگانی، 1390، صص. 55-80)
فصل چهارم - صلاحیت مراجع حل اختلاف معاهدات سرمایه‌گذاری در دعاوی معاهدات و قراردادهای سرمایه‌گذاری       79
(نیک‌بخت، حمیدرضا و شهاب جعفری، فصلنامه تحقیقات حقوقی، 1392، شماره 61، صص.11-59)
فصل پنجم - امتناع از شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی باطل شده       113
(نیک‌بخت، حمیدرضا، فرهاد پیری، مجله حقوقي بين‌المللي، 1392، شماره 48، صص. 7-34)
فصل ششم - مفهوم الزام‌آور نشدن رأی در عهدنامه شناسایی و اجرای آراء داوری خارجی 1958 نیویورک       143
(نیک‌بخت، حمیدرضا، فرهاد پیری، مجموعه مقالات- جشن نامه دهمین سالگرد تاسیس مرکز داوری اتاق ایران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی،شهر دانش، چاپ اول، 1393، صص 113-133)
فصل هفتم - «اصلاح‌گری» و «میانجی‌گری»  به‌عنوان جایگزین روش‌های سنتی حل اختلافات مدنی- تجاری (امکان 
به‌کارگیری آن‌ها در صنعت نفت)       161
(نیک‌بخت، حمیدرضا، علی اکبر ادیب، فصلنامه تحقیقات حقوقی، 1396، شماره 2، صص. 57-81)
فصل هشتم - اصل 139 قانون اساسی  در پرتو رویه قضایی و داوری       189
( نیک‌بخت، حمیدرضا، احمد همتی کلوانی، پژوهش حقوق خصوصی، سال هشتم، بهار ۱۳۹۹، شماره 30،صص. 201 - 230)
فصل نهم - حل اختلاف حرفه‌ای فعالان بازار اوراق بهادار؛ عبور از الزام به روش‌های جایگزین       217
(نیک‌بخت، حمیدرضا، محمد صادقی، فصلنامه حقوق اداری، سال هشتم، تابستان 1400 ،شماره 27، صص. 255-235)
فصل دهم - جایگاه شفافیت در تحولات اخیر داوری‌های مبتنی‌بر معاهدات سرمایه‌گذاری (با اضافات)     241
(نیک‌بخت، حمیدرضا، معین فروغی، دانشنامه حقوق اقتصادی، سال بیست و نهم، پاییز و زمستان 1401، شماره 22، صص. 1-50)
فصل یازدهم - نقش همیار دادگاه (ذینفع غیرمستقیم) در داوری سرمایه‌گذاری بین‌المللی (با اضافات)     275
(نیک‌بخت، حمیدرضا، هادی خسروسرشکی، فصلنامه تحقیقات حقوقی، مرداد 1402، دوره 26، شماره 102، صص. 11- 34)
پیوست‌ها       309

سخن مولف

دیباچه
در سیستم حقوق تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی، قسمت حل‌وفصل اختلافات از اهمیت بسیار برجسته‌ای برخوردار است. وجوه شاخصه این قسمت از یک طرف اطمینان‌بخشی و ثبات برای تجار و سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران و رواج موضوع حرفه آن‌ها است، و از طرف دیگر سهولت دسترسی به طریقه حل و خاتمه دادن سریع به اختلاف است. بنابراین، طریقه حل‌وفصل اختلاف که مورد قبول و پذیرش طرفین و آرامش‌بخشی آن‌ها باشد باید واجد خصوصیات بنیانی مطلوبیت و انتخابی باشد. 
سال‌ها است که طرفین این نوع اختلافات از دادرسی دادگاه‌های ملی و خارج از اراده خود چشم پوشیده‌اند و به داوری ملی و بین‌المللی و به انتخاب روی آورده‌اند. در این جهت، دیوان‌های داوری موردی و سازمان‌های داوری متعددی در سطح جهان ایجاد و تشکیل شده‌اند، و همچنین قواعد داوری بین‌المللی و روش‌های جایگزین بسیار و متنوع پیدایش و توسعه یافته‌اند. برای مثال اتاق بازرگانی بین‌المللی در پاریس (آی.سی.سی.) سال‌ها است نهاد داوری بین‌المللی تاسیس و قواعد داوری اختصاصی برای آن وضع نموده و هر چند سالی آن قواعد را با نیازهای نوین تجارت و سرمایه‌گذاری تطبیق داده و به‌روزرسانی می‌کند؛ یا بانک جهانی، به‌موجب «عهدنامه حل‌وفصل اختلافات سرمایه‌گذاری بین دولت‌ها و اتباع دولت‌های دیگر» (عهدنامه ایکسید) در سال 1965 مرکز بین‌المللی حل‌وفصل اختلافات سرمایه‌گذاری (ایکسید) برای برگزاری داوری و یا میانجی‌گری برای اختلافات سرمایه‌گذاری تشکیل داده و برای آن قواعد، و نیز علاوه‌برآن، قواعد تسهیلات اضافی داوری و میانجی‌گری، تدوین نموده است، به‌طوری‌که امروزه اختلافات متعددی به این مرکز ارجاع داده می‌شود؛ یا کمیسیون حقوق تجارت بین‌الملل [سازمان] ملل متحد (آنسیترال) اولین بار در سال 1976 قواعد داوری برای برگزاری داوری تنظیم می‌کند، و در سال‌های بعد در مواردی در آن تجدیدنظر نموده، تغییراتی ایجاد کرده و اصلاح می‌نماید، مانند اصلاحات سال‌های 2010، 2013 و متن کنونی که بازنگری سال 2021 میلادی است؛ و یا همان کمیسیون در سال 1985 میلادی قانون داوری نمونه آنسیترال را تنظیم می‌کند تا کشورهای مختلف در تدوین قوانین داوری خود از آن الگوبرداری کنند و در سال 2006 در یکی از مواد آن تجدیدنظر می‌نماید؛ یا دادگاه دائمی داوری (پی.سی.اِی.) در لاهه قواعد داوری خود را در سال 2012 به‌روزرسانی نموده و قواعد داوری آنسیترال 2010 را جایگزین قواعد داوری 1976 می‌کند و نقش فعال‌تر و توسعه‌یافته‌تری در جذب داوری‌های موردی برعهده می‌گیرد.
در سال 1958 میلادی سازمان ملل متحد تدبیری برای شناسایی و اجرای آرای داوری‌های خارجی اندیشید که حاصل آن «عهدنامه در خصوص شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی (عهدنامه 1958 نیویورک)» است. اکنون (بهمن‌ماه 1401 برابر با اواخر ژانویه 2023) تعداد 172 کشور به این عهدنامه پیوسته‌اند که حکایت از اقبال و تمایل فراوان به طریقه داوری برای حل‌وفصل اختلافات در سطح جهانی دارد. این عهدنامه نه‌تنها در موفقیت نهاد داوری در حل‌وفصل اختلافات بسیار موثر بوده است، بلکه الگو و راهنمایی برای تدابیر موفقیت طرق احتمالی جایگزین داوری، مثل میانجی‌گری و عهدنامه سنگاپور در خصوص میانجی‌گری (بعداً بیشتر توضیح داده می‌شود) است.
از نمونه‌های دیگر استقبال از داوری در حل‌وفصل اختلافات بین‌المللی آنکه دولت‌های ایران و ایالات متحده در سال 1359 (1981) با یکدیگر توافق نمودند یک دیوان دعاوی در شهر لاهه در کشور هلند تشکیل دهند تا به حدود 4000 دعوا و اختلاف بین دو دولت و دولت و اتباع دولت دیگر از طریق داوری رسیدگی و آن‌ها را حل‌وفصل کند؛ نمونه‌ای که موفقیت بزرگی در داوری بین‌المللی محسوب می‌شود. 
گرچه نهاد داوری برای مبادلات حقوقی- تجاری بین‌المللی، و امور سرمایه‌گذاری بین‌المللی از جهاتی یکسان است، اما در مجموع و کلی می‌توان گفت که در سال‌های اخیر و به‌تدریج این قسمت از سیستم حقوقی، به‌ویژه مرتبط با سرمایه‌گذاری بین‌المللی ناظر و شاهد این بوده است که داوری در حال افول و از دست دادن آن دو ویژگی موردنظر است، و چشم‌انداز مستحکم و استواری هم برای جلوگیری از زوال آن هویدا نیست. لذا طرق جایگزین حل‌وفصل اختلاف، طرفدار یافته یا در حال توسعه یافتن است. از طرفی نیز نیازهای جدید این سیستم حقوقی به روش‌های جایگزین باعث شده است که قواعدی در میانجی‌گری، اصلاح‌گری، ترکیبی از این دو و کارشناسی جای خود را در حل‌وفصل اختلافات این سیستم در بین اشخاص درگیر و سازمان‌های بین‌المللی متکفل امر حل‌وفصل اختلافات باز کنند و محبوبیت بیابند. در سطوح مختلف ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی مختلفی در راستای ترویج، توسعه، تدوین قواعد و مقررات جایگزین داوری دست به‌کار شده‌اند. 
به‌طور خاص برای مثال، سازمان آی.سی.سی، ایکسید و آنسیترال قواعدی در رابطه با برخی از روش‌های جایگزین قاعده وضع نموده و آن‌ها را در دسترس علاقه‌مندان به این شیوه‌ها قرار داده‌اند. نیاز و استقبال از میانجی‌گری به‌حدی است، یا به‌حدی پیش‌بینی می‌شود که برای نمونه، در سال 2018 میلادی مجمع عمومی [سازمان] ملل متحد قواعدی را تصویب نمود که هدفش این بود که سازش‌نامه‌های ناشی از میانجی‌گری تجاری بین‌المللی، شبیه آنچه عهدنامه 1958 نیویورک در خصوص شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی، در داوری عمل می‌کند، عمل کند، یعنی ضمانت اجرای شایسته‌ای برای سازش‌نامه‌های ناشی از میانجی‌گری ایجاد نماید. مجمع عمومی [سازمان] ملل متحد در قطعنامه مورخ 20 دسامبر 2018 پیش‌نویس عهدنامه تهیه شده توسط آنسیترال با عنوان «عهدنامه [سازمان] ملل در خصوص سازش‌نامه‌های بین‌المللی ناشی از میانجی‌گری» را می‌پذیرد و موافقت می‌کند که مراسمی برای آغاز امضاء عهدنامه در سنگاپور در تاریخ 7 آگوست 2019 برگزار شود و با نام «عهدنامه سنگاپور در خصوص میانجی‌گری» شناخته شود. ایران در میان 46 کشور امضاکنندگان اولیه این عهدنامه در روز مراسم است (این عهدنامه هنوز در ایران اجرایی نشده است). این تعداد زیاد از کشورها که در همان روز (هفتم آگوست 1919) عهدنامه را امضا کردند نشانه استقبال خوب آن‌ها از این عهدنامه یا روش حل‌وفصل اختلاف نوین است (گرچه تا کنون این عهدنامه در کشورهای کم‌شماری - 10 کشور- به اجرا درآمده است).
به‌هر صورت، در زمان حاضر این‌طور نیست که داوری اهمیت خود را به‌طور کامل از دست داده و دارای آن‌گونه ضعف‌ها یا نواقصی باشد که غیر قابل جبران بوده و باعث روی‌گردانی گسترده از آن باشد. استقبال از آن در مقابل روش‌های جایگزین همچنان قابل مقایسه نیست. برای مثال، آمارها نشان می‌دهند که در سازمان‌های داوری آی.سی.سی، ایکسید (با قواعد تسهیلات اضافی) و دادگاه دائمی داوری (پی.سی.اِی) و نیز در دیوان‌های داوری موردی، مراجعه به داوری بسیار بیش از استفاده ازسایر روش‌های حل‌وفصل اختلاف است. آنچه قابل تأمل است آینده‌نگری و چشم‌انداز آینده داوری و حل‌وفصل اختلاف در موضوع مورد بحث است، که سازمان‌ها و افراد متخصص و صاحب‌نظر را به عمل و تدبیر و چاره‌اندیشی وا می‌دارد.
در ایران هم، در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی در ارتباط با داوری و روش‌های جایگزین تلاش‌های خوبی به‌عمل آمده است. دو قانون داوری ملی و تجاری بین‌المللی، تشکیل دو سازمان عمده داوری، مرکز داوری اتاق بازرگانی و مرکز داوری منطقه‌ای تهران، قانون الحاق ایران به کنوانسیون شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی، امضای «عهدنامه سنگاپور در خصوص میانجی‌گری»، برخوردار بودن از قواعد و مقررات قانونی نسبتاً مناسب برای اصلاح‌گری (صلح)، سازش و کارشناسی، ایران را در زمینه حل‌وفصل اختلافات تجاری و سرمایه‌گذاری در سطح جهانی در حالت مطلوبی قرار داده است. به‌علاوه، در سطوح عالی دانشگاهی و در دوره‌های دانش‌افزایی خارج از دانشگاه‌ها، به تعلیم و آموزش این روش‌ها پرداخته می‌شود. 
هم‌سو با چنین وضعیت‌هایی در سطح بین‌المللی و کشور، وجود چنین کتابی در ردیف دیگر مجموعه مقالات اینجانب، در سیستم حقوق تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی لازم می‌نمود. این کتاب حاوی مقالاتی است که انفرادی یا با همکاران در طول زمانی نسبتاً طولانی به رشته تحریر درآمده و همگی آن‌ها متمرکز بر موضوعات یا عناوینی از داوری و روش‌های جایگزین حل‌وفصل اختلافات در آن سیستم بوده که نیازمند توجه، تحلیل و یا تفسیر خاص هستند. آن‌ها در طول سال‌ها آموزش و تدریس در دوره‌های عالی دانشگاهی، و همچنین در اشتغال عملی در سطوح پیشرفته، اختلافات بزرگ و پیچیده‌ای برای نگارنده مطرح بوده‌اند. در واقع، در این مجموعه عناوینی از بعضی از طرق حل‌وفصل اختلاف و در حد مسائل توسعه‌یافته و خارج از سطح معمول و نیز کمتر مبتلا، یعنی موضوعاتی کاملاً عملی کم‌نظیر، گردآوری شده‌اند. کاربرد آن‌ها اگرچه اصولاً در اختلافات حقوقی- بازرگانی است، به‌طور ویژه در امور مبادلاتی تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی در ایران و در صحنه بین‌المللی مطرح هستند، که اهمیت آگاهی و عالم بودن بر آن‌ها مضاعف می‌شود. 
مطالب و متن کتاب، تحت عناوین اصلی مقاله‌ها، که هر کدام مبین محتوای حوزه خود هستند و عموماً عیناً (مگر با تغییر اندک در محتوا و نیز در قالب و طرح فهرست مطالب و عناوین و اضافاتی در فصول دهم و یازدهم) به‌ترتیب زمان انتشار، قرار دارند. هر مقاله یک فصل را به خود اختصاص داده و مجموعاً یازده فصل به‌شرح زیر هستند:
فصل اول: استقلال شرط داوری
فصل دوم: جرح و خاتمه مأموریت داوران 
فصل سوم: مسئولیت سازمان داوری در داوری 
فصل چهارم: صلاحیت مراجع حل اختلاف معاهدات سرمایه‌گذاری در دعاوی معاهدات و قراردادهای سرمایه‌گذاری
فصل پنجم: امتناع از شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی باطل شده
فصل ششم: مفهوم الزام‌آور نشدن رأی در عهدنامه شناسایی و اجرای آرای داوری خارجی 1958 نیویورک
فصل هفتم: «اصلاح‌گری» و «میانجی‌گری» به‌عنوان جایگزین روش‌های سنتی حل اختلافات مدنی-تجاری وامکان به‌کارگیری آن‌ها در صنعت نفت
فصل هشتم: اصل 139 قانون اساسی در پرتو رویه قضایی و داوری
فصل نهم: حل اختلاف حرفه‌ای فعالان بازار اوراق بهادار- عبور از الزام به روش‌های جایگزین
فصل دهم: جایگاه شفافیت در تحولات اخیر داوری‌های مبتنی‌بر معاهدات سرمایه‌گذاری،
فصل یازدهم: نقش همیار دادگاه (ذینفع غیرمستقیم) در داوری سرمایه‌گذاری بین‌المللی.
بدیهی است که این کتاب اصولاً برای کاربرد حقوقدانان و دست‌اندرکاران تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی و امور حقوقی این دو حوزه به‌طور خاص در قسمت حل‌وفصل اختلافات مرتبط با ایران، می‌باشد. در واقع بهره‌مندی وافر برای افراد و اشخاصی است که واقف و آگاه بر چگونگی استفاده از روش‌های داوری و طرق جایگزین حل‌وفصل اختلافات حقوقی- بازرگانی، یا نیازمند اطلاعات و موضوعاتی فراتراز مباحث معمول این روش‌ها هستند، که امید است مورد بهره‌برداری شایسته آن‌ها قرار گیرد. 
لازم به ذکر است که نگارنده این مجموعه، قبلاً خود در داوری و شناسایی و اجرای آرای داوری‌ها به‌طور عام و نیز در داوری تجاری بین‌المللی به‌طور خاص مطالب و مباحث مختلف را به تفصیل بیان یا به رشته تحریر درآورده است که برخی از آن‌ها و نیز برخی از مطالب مقالات مجموعه پیش‌رو که در واقع نظریات نگارنده یا نگارندگان هستند در طول زمان تعییراتی یافته‌اند. جدیدترین افکار و ایده‌ها‌ی مرتبط از اینجانب را می‌توان در کتاب اخیراً چاپ شده با عنوان «داوری اختلافات مدنی- بازرگانی - کتاب راهنمای عمل» دید. برای آگاهی، استفاده‌کنندگان ارجمند این مجموعه را به مطالعه آن کتاب دعوت و توصیه می‌نمایم.
جا دارد که از کلیه همکاران و نشریاتی که در تهیه، تولید و انتشار مطالب و مفاهیم جدید علمی در سیستم نوپای حقوق تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی و به‌ویژه در قسمت حل‌وفصل اختلافات آن‌ها، شرکت داشته‌اند و در این مجموعه از آن‌ها نام برده شده یا نشده، به‌طور خاص تشکر نموده و برایشان آرزوی موفقیت در نشر هر چه بیشتر موضوعات و مفاهیم از این نوع داشته باشم. همچنین از مدیریت محترم و کارکنان پرتلاش «شرکت چاپ و نشر بازرگانی» که انتشار این مجموعه را تقبل نمودند، سپاسگزاری می‌کنم. 
حمیدرضا نیک‌بخت
بهمن‌ماه 1401


© Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت : نونگار پردازش

سبد خرید 0
مقایسه
0
فهرست مقایسه خالی است